نوروپلاستیسیته یا انعطافپذیری عصبی (Neuroplasticity) واژهای است که به هردوی انعطافپذیری سیناپسی و غیرسیناپسی اطلاق میشود و مربوط به تغییرات در مسیرهای عصبی و سیناپسها است که در اثر تغییرات در رفتار، فرایندهای محیطی و عصبی به وجود میآید.
پلاستیسیته مغز یا خاصیت نوروپلاستیسیته به توانایی مغز برای تغییر یا تطبیق گفته میشود که به واسطه تمرین ممکن میشود. وقتی گفته میشود که مغز پلاستیسیته دارد به نوعی انعطاف در مغز اشاره میشود. در واقع Neuro به نورونهای مغز، سلولهای عصبی و بنیاد سیستم عصبی بدن، و plasticity به انعطافپذیری مغز اشاره دارد.
نوروپلاستیسیته مغز به زبان ساده
مغز انسان از ۸۵ میلیارد نورون ساخته شده است. در گذشته پژوهشگران باور داشتند که ازدیاد سلولهای عصبی، Neurogenesis، در زمان اندکی پس از تولد متوقف میشود. امروزه توانایی خارقالعاده مغز برای تشخیص معبرهای عصبی جدید، ایجاد اتصالات نو و در مواردی نورونهای جدید بهتر از گذشته درک شده است. این مفهوم به نام نوروپلاستیسیته شناخته میشود.
انواع نوروپلاستیسیته
Functional plasticity
خاصیت مغز برای انتقال وظایف مغز از قسمت آسیب دیده به سایر نقاط سالم مغز است.
Structural Plasticity
خاصیت مغز برای تغییر ساختار با یادگیری است.
مزایا پلاستیسیته مغز
خاصیت پلاستیسیته مغز به مغز امکان تطابق با تغییر را میدهد. بنابراین مغز میتواند:
- چیزهای جدیدی بیاموزد.
- تواناییهایی کنونی شناختی خود را بهبود بخشد.
- پس از سکته مغزی یا آسیب شدید مغزی بهبود یابد.
- سطح سلامت و کارایی خود را ارتقا بخشد.
نوروپلاستیسته مغز چگونه کار می کند؟
در سالهای نخست تولد یک کودک مغز به سرعت رشد میکند. در هنگام تولد هر نورون از قشر مغز در حدود ۲۵۰۰ سیناپس دارد. با رسیدن به سه سالگی این عدد به حدود ۱۵۰۰۰ سیناپس به ازای هر نورون افزایش مییابد. اما برای یک فرد بالغ این عدد به نصف میرسد. چرا؟
زیرا با کسب تجربه، برخی اتصالات مغز تقویت میشوند درحالیکه برخی بیاستفاده مانده و از بین میرود. این فرآیند را synaptic pruning یا هرس شدن سیناپسها نامند. به واقع در طی این فرآیند اتصالات مغز گسترش مییابند و اتصالات ضعیف مغز هرس میشوند. به این شکل مغز قابلیت این را پیدا میکند که به محیط در حال تغییر عادت کند.
تاریخچه مختصری از کشف نوروپلاستیسیته
اصطلاح “نوروپلاستیسیته” برای اولین بار توسط یرزی کونورسکی، عصب شناس لهستانی در سال 1948 برای توصیف تغییرات مشاهده شده در ساختار عصبی استفاده شد. همین ابتدا بهتر است بدانید که نورون ها سلول هایی هستند که مغز ما را تشکیل می دهند. با این حال، این ایده حتی به دورتر برمی گردد. پدر علوم اعصاب، سانتیاگو رامون و کاخال، در اوایل دهه 1900 در مورد قابلیت پذیری یا پلاستیسیته عصبی صحبت کرد. او تشخیص داد که برخلاف باور فعلی در آن زمان، مغزها واقعاً می توانند پس از رسیدن به بزرگسالی تغییر کنند.
در دهه 1960، کشف شد که نورون ها میتوانند پس از یک رویداد آسیب زا، مجددا سازمان دهی شوند. در اواخر دهه 1990، محققان دریافتند که استرس می تواند سلول های مغز را از بین ببرد؛ البته که این نتایج هنوز به طور صد در صد قطعی نشده است. در طی چندین دهه تصور می شد که مغز ارگانی تجدید ناپذیر است. بدین صورت که در بدو تولد، هر انسان مقادیر محدودی از سلول های عصبی را در اختیار دارد. با افزایش سن این سلول های به آرامی می میرند و انسان هیچ نقشی در نگه داری یا جلوگیری از مرگ آن ها ندارد.
اما تحقیقاتی که در حیطه عصب زایی یا neurogenesis انجام شد چیز دیگری را نشان داد. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که راه های دیگری نیز برای مرگ سلول های عصبی وجود دارد اما خبر خوب این است که راه های بسیاری نیز برای سازگار کردن سلول های عصبی و اتصال مجدد آن ها و هم چنین رشد دوباره آن ها وجود دارد.
نوروپلاستیسیته و یادگیری
حدس زدن رابطه بین نوروپلاستیسیته و یادگیری آسان است؛ وقتی یاد می گیریم، مسیرهای جدیدی در مغز ایجاد می کنیم. هر درس جدید این پتانسیل را دارد که نورون های جدید را به هم متصل کند و حالت پیش فرض عملکرد مغز ما را تغییر دهد. البته، همه یادگیری ها چنین تاثیری ندارند. مثلا شما اگر یک نکته در مورد عمق اقیانوس ها یاد بگیرید سیم کشی مغز خود را تغییر نمی دهید اما یادگیری یک زبان جدید یا یک آلت موسیقی مطمئناً این کار را میکند.
میزان استفاده از تواناییهای تقریباً جادویی مغز نیز بستگی به میزان سرمایهگذاری ما در ترویج نوروپلاستیسیته و نحوه رویکرد ما به زندگی به طور کلی دارد.
ذهنیت رشد و نوروپلاستیسیته
ذهنیت رشد، طرز فکری است که در آن مهارت ها، استعداد ها و توانایی های ذاتی فرد میتواند با قاطعیت رشد و یا بهبود یابد. فردی با ذهنیت رشد معتقد است که می تواند با تلاش مداوم در کاری باهوش تر، بهتر یا ماهرتر شود. این دقیقا همان چیزی است که نوروپلاستیسیته به ما می گوید.
چگونه مغز خود را با نوروپلاستیسیته تقویت کنیم؟
سفر
مغز شما را در معرض محرکهای جدید و محیطهای جدید قرار میدهد و مسیرها و فعالیتهای جدیدی را در مغز باز میکند.
یادگیری یک ساز موسیقی
ارتباط بین نواحی مغز را افزایش می دهد و به شکل گیری شبکه های عصبی جدید کمک می کند.
تمرینات دست غیر غالب: می تواند مسیرهای عصبی جدید را تشکیل دهد و اتصال بین نورون ها را تقویت کند.
خواندن داستان
افزایش و تقویت ارتباط در مغز
گسترش دایره لغات
فرآیندهای دیداری و شنیداری و همچنین پردازش حافظه را فعال می کند.
خلق آثار هنری
میتواند درون نگری، حافظه، همدلی، توجه و تمرکز را تقویت کند. هنر درمانی یک زمینه ترکیبی از تمرین درمانی است که هنر و روانشناسی را با هم ترکیب می کند و از فرآیند های خلاقانه، تکنیک های هنری و آثار هنری در راستای حمایت از افراد برای توسعه خودآگاهی، کشف احساسات و رسیدگی به تعارضات یا آسیب های حل نشده استفاده می کند.
هنر درمانی همچنین برای کمک به افراد در زمینه توسعه مهارت های اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس استفاده شده است. برای شرکت در هنر درمانی، نیازی به تجربه قبلی در زمینه هنر ندارید و در هنر درمانی چیزی به اسم درست و غلط وجود ندارد. بنابراین می توانید به دور از قضاوت شدن یا ترس از آن، فعالیت خود را آغاز کنید.
رقصیدن
خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش می دهد.
خواب
یادگیری را از طریق رشد ستون فقرات دندریتیک که به عنوان اتصالات بین نورون ها عمل می کند و به انتقال اطلاعات در سلول ها کمک می کند، تحریک می کند.
مرکز اعصاب و روان نوین با ارائه خدمات
در خدمت شما عزیزان است. برای مطالعه بیشتر روی هرکدام کلیک کنید وهمچنین به صفحه سوالات متداول مراجعه بفرمایید از طریق فرم تماس اقدام کنید و یا با شماره تلفن های مرکز تماس حاصل فرمایید.
۰۵۱-۳۸۴۴۳۸۹۳
۰۹۱۵۹۱۶۶۷۰۳
دیدگاه